نامههای یک ناراضی از قلبِ دستگاههای امنیتی روسیه
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۴۷۴۴۷
آفتابنیوز :
پایگاه خبری اسپکتِیتور در گزارشی، به افشاگریهای یک افسر اطلاعاتیِ سرویس امنیت فدرال روسیه (اف اس بی/FSB) از برخی مسائل درونی این سازمان پرداخته است. این گزارش به طور خاص از بعضی مخالفتها علیه برنامههای روسیه در حمله به اوکراین و البته به طور مشخص مخالفت با شخصِ ولادیمیر پوتین نوشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اسپکتیتور، در دورن ساختارهای محرمانه و امنیتی دولت روسیه، یک نفر علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور این کشور فعالیت دارد. یک افسر سرویس امنیت فدرال روسیه (FSB) با نامِ مستعار "بادِ تغییر"، به طور مرتب در قالب نوشتههایی، دست به افشاگری از ساختارهای درونی و محرمانه دولت روسیه میزند.
در اوایل ماه مارس سال جاری میلادی، در بحبوحه حمله روسیه به اوکراین، من (نویسنده گزارش: "ایگور ساشکو")، با یک پُست در فیس بوک که توسط یک مخالفِ روسی در تبعید با نام ولادیمیر اوشکین بارگذاری شده بود، مواجه شدم. اوشکین ایمیلی را از داخل روسیه و از یک منبع در دورن آژانس امنیت فدرال این کشور (اف اس بی) دریافت کرده بود که در آن به نارضایتی گسترده و عمیق در داخل سازمان مذکور از حمله روسیه به اوکراین صحبت شده بود.
محتوای آنچه در ایمیل مذکور عنوان شده بود، توسط برخی منابع آگاهِ دیگر نیز تایید شد. در این رابطه، یک منبعِ روسی، محتوای ایمیل مذکور را در تاریخ پنجم ماه مارس سال جاری میلادی، به دو تن از اعضای سابق و کنونی سازمان FSB نشان داده بود و هر دو تایید کرده بودند که محتوای نامه مذکور بدون تردید توسط یکی از همکاران آنها در سازمان امنیتی FSB نوشته شده است.
ظاهراً نگارنده این نامه از مخالفان جدی پوتین و کرملین است و نمیتواند حمله روسیه به اوکراین را نیز تحمل کند. از این رو من تصمیم گرفتم تا نسخه ایمیلی را که به اوشکین داده شده بود، به زبان انگلیسی ترجمه کنم تا اطلاعات مهمِ مندرج در آن و دیگر نامههای ارسالی به وی را نزد همه جهانیان افشا کنم.
ظرف چند روز، ترجمه من از ایمیل مذکور، توجه میلیونها نفر را به خود جلب کرد که در میان آنها، مقامهای دولتی، نمایندگان مجالس، و دیپلماتهای سابق و فعلی نیز حضور داشتند. اوشکین و من در این رابطه ارتباطات مستقیمی را با یکدیگر تعریف کردیم و همکاریِ فعالی را آغاز نمودیم.
"بادِ تغییر" در نامههای خود ذکر میکند که پوتین از ابتدا باور نداشت که غرب به صورت نظامی در معادله روسیه وارد شود. از این منظر، ارتش روسیه نیز بر اساس همین باورها وارد جنگ اوکراین شده است. دیگر اینکه روسیه اساساً تمایلی جهت حرکت به سمت یک جنگ اتمی ندارد. در واقع، زنجیرهها و شبکههای فرماندهیِ روسیه، مانع از هرگونه اقدامِ پوتین در به راه انداختن یک نبرد اتمی میشوند. این مساله به ویژه به غرب اعتماد به نفس زیادی را داده تا در کنار اوکراین بایستد و به آن کمکهای نظامیِ قابل توجهی را انجام دهد.
شاید ملموسترین تاثیرگذاریِ نامههای باد تغییر، در تاریخ یکم آپریل خود را آشکار کرد. اوشکین اطلاعاتی را از منابع مختلفی در داخل تشکیلات امنیتی روسیه در مورد عملیاتی که پوتین فرمان آن را به سازمان FSB داده بود و قرار بوده در قاره اروپا عملیاتی شود، به دست آورد.
روز قبل از تاریخ مذکور، شماری از عوامل FSB به سراسر اروپا فرستاده شدند تا ۱۰ میلیار دلار از داراییهای اروپایی شرکت "گاز پروم" به عنوان غول انرژی روسیه را به شرکتهای تازه تاسیس وابسته به پوتین و دیگر نهادهای دولتیِ روسیه منتقل کنند. در این راستا، اوشکین تمامی اطلاعات را به ویژه مکانهای خاصی که عوامل FSB از آنها بازدید کرده بودند و همچنین نامِ شرکتهای روسی که قرار بود اموال گاز پروم به آنها منتقل شود را جمع آوری کرد و اقدام به انتشارِ آنها نمود.
ترجمه من از این نامه، بلافاصله توجهات گستردهای را به خود جلب کرد. تنها چند روز بعد، دولت آلمان میلیاردها دلار از داراییهای شرکت گازپرومِ روسیه در سرتاسر آلمان را توقیف کرد. دلیلی نیز که برای این مساله ذکر شد این بود که مالکیت دقیقِ این داراییها مشخص نبوده است. دقیقا همان موضوعی که در گزارش "بادِ تغییر" نیز به آن اشاره شده بود.
این مساله در مسکو به یک چالش اساسی تبدیل شد. در این رابطه جانِ برخی از افشاگران احتمالی در روسیه در خطر است و باید آنها را از این کشور خارج کرد. جالب اینکه لاستیکِ ماشین اوشکین نیز در پارکینگی دورافتاده در فرانسه بریده شده بود. این در حالی است که اساساً اوشکین و خانوادهاش از سوی دولت فرانسه تحت حمایتهای جدی امنیتی قرار دارند.
جدا از اینها، خطرها علیه خودِ "باد تغییر" نیز به اوج رسیده است. تنها اندکی پس از آنکه نخستین نامههای وی منتشر شد، سازمان امنیتی FSB به نحوی فعال عملیات خود جهت یافتن وی را آغاز کرد. در این چهارچوب، به بخشهای مختلف تشکیلات امنیتی FSB اطلاعات غلطی داده شد به این امید که شاید آنها اقدام به ارسال اطلاعات به اوشکین و انتشارشان کنند و مشخص شود که بادِ تغییر کیست و در کدام بخش فعالیت میکند. در عین حال، عوامل وابسته به دولت روسیه، کارزار گستردهای را نیز به راه انداختند تا از ادعاهای بادِ تغییر مشروعیتزدایی کنند.
در این راستا، چندین مورد یورش و بازداشتهای گسترده نیز در ماههای مارس و آپریل سال جاری میلادی از سوی نیروهای امنیتی روسیه گزارش شدند. با این همه، تمامی تلاشهای مذکور تا به اینجایِ کار شکست خوردهاند و بادِ تغییر توانسته تمامی شکارچیان خود را دور بزند.
تا تاریخ ۲۱ آگوست سال جاری میلادی، ۲۹ نامه از سوی "باد تغییر"، به ولادیمیر اوشکین رسیده و متعاقبا به انگلیسی نیز ترجمه شده است. تنها ۱۳ مورد از این نامهها درماه مارس ارسال شده اند. پس از ترجمه نخستین نامه، سیلی از نامههای دیگر نیز ارسال شدند.
با این همه باید توجه داشت که حتی با توجه به این نامهها نیز، نظرسنجیها همچنان حاکی از محبوبیتِ پوتین و حمایت گسترده مردمی از وی و حمله روسیه به اوکراین است. اگرچه برخی ادعا میکنند که شاید این نظرسنجیها که در داخل روسیه انجام میشوند، چندان قابل اعتماد نباشند. با این حال، برخی نظرسنجیها و آمارهای مطمئن نشن میدهند که حدوداً ۱۰ درصد از جمعیت روسیه از هوادارانِ دو آتشه پوتین هستند و اقدام وی در صدور فرمان حمله به اوکراین را نیز کاملا موجه میدانند.
این طیف، حامیان سرسخت پوتین هستند. با این حال، اغلب مردم روسیه لزوماً از نظام سیاسی این کشور و یا حمله آن به اوکراین حمایت نمیکنند و حاضر نیستند که جان خود را در این زمینه به خطر بیندازند. شاید یکی از عینیترین نمودهای این استدلال این باشد که اگر واقعا سطح حمایت مردمی از پوتین در جریان جنگ اوکراین بالا بود، روسیه هیچگاه با مساله کمبود نیروی نظامی جهت حضور فعال در جنگ اوکراین رو به رو نمیشد.
در این راستا، گزارشهای زیادی از قراردادهای مالی قابل توجه ارتش روسیه با افراد گوناگون جهت انجام خدمت نظامی به نفع روسیه در میادین جنگ اوکراین برای مدت زمانی محدود حکایت دارند.
دراین میان، بسیاری از افراد، نامههای "بادِ تغییر" را گواهی عینی بر شجاعت آرام مخالفان پوتین ارزیابی میکنند. مسالهای که میتواند تبعات گستردهای را برای کرملین در ادامه راه داشته باشد.
منبع: فرارومنبع: آفتاب
کلیدواژه: روسیه امنیت ملی حمله روسیه به اوکراین سال جاری میلادی جنگ اوکراین نامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۴۷۴۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واقعاً روس ها درباره جنگ پوتین چه فکر می کنند؟/ سقوط مخاطبان تلویزیون دولتی در روسیه/ روس ها بیشتر چه کلماتی را در گوگل جست و جو می کنند؟
در 23 ژوئن 2023، یوگنی پریگوژین، رهبر واگنر، شورشی علیه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه به راه انداخت.
به گزارش جماران، فارن پالیسی در این باره می نویسد: تصمیم پریگوژین منجر به برخی از خارقالعادهترین صحنهها در تاریخ اخیر روسیه شد. هنگامی که نیروهای گروه واگنر کنترل مرکز استان روستوف را به دست گرفتند، جمعیت شهر علناً شورشیان را در آغوش گرفتند و برای آنها غذا و نوشیدنی آوردند و آنها را در مقابل دوربین های تلویزیونی زنده تشویق کردند. زمانی که پریگوژین شخصاً ظاهر شد، اندکی قبل از اینکه سرانجام شورش خود را رها کرد، همه از او استقبال کردند. اینجا چه خبر بود؟ آیا مردم روستوف صرفاً وضعیت پریگوژین را به عنوان گویای حقایق ناخوشایند در مورد حمله به اوکراین تحسین می کردند؟ آیا آنها فقط ناامیدی خود را از بی کفایتی آشکار سران ارتش عادی ابراز می کردند؟ آیا آنها فکر می کردند که واگنر پیروز می شود و در حال انتخاب طرف خود در این مخاصمه بودند؟ آیا آنها از فرصت برای ابراز نارضایتی گسترده تر استفاده می کردند؟ یا همه موارد فوق - یا هیچ کدام؟
شورش پریگوژین تصویر واضحی از مشکلاتی را ارائه می دهد که هر کسی که سعی می کند بفهمد مردم روسیه واقعاً چه فکری می کنند، با آن مواجه است. اما این سوالی است که نیاز به پاسخ فوری دارد. مقابله با رژیم پوتین و جنگ آن علیه اوکراین بسیار سخت تر خواهد بود مگر اینکه سیاست گذاران و استراتژیست ها بتوانند به درک درستی از افکار عمومی روسیه برسند.
پوتین در سخنرانی شب سال نو خود در پایان سال 2023 این دیدگاه را بیان کرد که میخواهد روسها و تا حدی سایرین بپذیرند: مردم روسیه و رهبر آنها یک «جامعه متحد» را تشکیل میدهند. در این روایت، بین دیدگاه پوتین برای کشور و آنچه روسهای معمولی میخواهند، فاصلهای وجود ندارد و این شامل جنگ در اوکراین میشود، که او آن را به عنوان یک مبارزه قهرمانانه (علیه به اصطلاح نئونازیها) به تصویر میکشد که به طور گسترده توسط شهروندان حمایت میشود.
البته واقعیت نسبتاً پیچیده تر است. این ظاهر اجماع یکپارچه توسط یک دولت پلیسی فراگیر اجرا می شود. یک دستگاه امنیتی عظیم همه چیزهایی را که روسها میگویند و انجام میدهند زیر نظر دارد. برخی از برجستهترین منتقدان پوتین، مانند ولادیمیر کارا مورزا و ایلیا یاشین، به اتهام انتشار «اطلاعات نادرست» درباره ارتش روسیه و جنگ، در حال گذراندن محکومیتهای چشمگیر زندان هستند. الکسی ناوالنی، مخالف پیشرو، یکی دیگر از فعالان معروف ضد جنگ، اخیراً در شرایط نامشخصی در زندان درگذشت. اندکی پس از آن، دستیار او که در تبعید در لیتوانی زندگی می کرد، مورد حمله وحشیانه یک مهاجم با چکش قرار گرفت.
روس های معمولی به خوبی از خطرات ناشی از گفتن حرف نادرست آگاه هستند. سالمندان هنوز خاطرات روشنی از زندگی در زمان رهبران سابق جوزف استالین و لئونید برژنف دارند، خاطراتی که به طرق مختلف به نسلهای کنونی رسیده است.
لیوبوف سوبول، فعال اپوزیسیون تبعیدی معتقد نیست که روسها مایلند آنچه را که فکر میکنند به مسئولان برگزار کننده نظرسنجی ها بگویند: او به فارن پالیسی گفت: «بیشتر اوقات با پاسخهایی که طرفداران دولت را منحرف میکند، نتایج غیرقابل اعتمادی دریافت میکنید. کسانی که از رژیم پوتین حمایت می کنند صادقانه و آشکار پاسخ خواهند داد، در حالی که افراد مخالف از ترس انتقام، مشکلات در محل کار و سایر مشکلات از گفتن حقیقت و بیان احساسات واقعی خود می ترسند.»
نظرسنجی قابل اعتماد به حداقل میزان اعتماد نیاز دارد و اعتماد عموماً در همه جوامع بسته، نه تنها روسیه، کم است. دقت هر نظرسنجی افکار عمومی منوط به در دسترس بودن پاسخ دهندگانی است که هیچ ترسی از پیامدهای منفی ندارند و می توانند پرسشگران خود را نسبتاً قابل اعتماد بدانند. هیچ یک از این شرایط در روسیه وجود ندارد.
برگزارکنندگان نظرسنجی در همه جا نگران چیزی هستند که آن را سوگیری مطلوبیت اجتماعی مینامند ؛ فشار شدید برای گفتن آنچه میدانید از شما انتظار میرود، اما در حکومتهای استبدادی، این مشکل بسیار حادتری است. تعداد کمی از روسها ممکن است نظرات واقعی خود را با کسی که نمیشناسند و از طریق تلفن با آنها تماس گرفته در میان بگذارند و حتی تعداد کمتری نیز احتمالاً نظرات مخالف خود را بیان میکند.
اینکه غرب و اوکراین چگونه پیامهای خود را به جمعیت روسیه میفرستند، تا حد زیادی به این بستگی دارد که آنها چقدر خوب روسها و طرز فکر آنها را می شناسند.
پی بردن به احساسات عمومی برای خود پوتین که ارتش کوچکی از نظرسنجی های خود را برای ارزیابی روحیه ملی دارد به همان اندازه مهم است. اما آیا واقعاً می تواند به آنها اطمینان داشته باشد تا آنچه را که نمی خواهد بشنود هم به او بگویند؟ او ممکن است هرگز نتواند خود را از روایتهای تبلیغاتی خود که به طرز شگفتانگیزی با رفتار طرفداران پریگوژین در روستوف در تضاد است، رهایی بخشد.
این مشکل با کسانی که در حال انجام نظرسنجی هستند تشدید می شود. دو مورد از برجستهترین سازمانهای نظرسنجی در کشور، مرکز تحقیقات افکار عمومی روسیه (VCIOM) و بنیاد افکار عمومی (FOM)، تحت کنترل دولت هستند. سومین مورد، مرکز که توسط گروهی از کارشناسان که در سال 2003 از VCIOM جدا شدند تشکیل شد و اغلب به عنوان مستقل توصیف می شود، بارها مورد حمله کرملین قرار گرفته که آن را به عنوان عامل خارجی محکوم کرده است.
دو سال پیش، وبسایت مستقل Proekt تحقیقی را منتشر کرد که ادعا میکرد کرملین مستقیما در کار VCIOM دخالت دارد. روزنامهنگاران ادعا کردند که VCIOM با تغییر عبارت سؤالات نظرسنجی به روشهایی که پاسخهای «مناسب» را به پاسخدهندگان القا می کند آنها را تحت فشار قرار می دهند.
همچنین گفته میشود که مقامات دولتی برگزارکنندگان نظرسنجی ها را متقاعد کردهاند که از نشان دادن روندهای بلندمدت در میزان اعتماد و محبوبیت پوتین در وبسایت شرکت خود خودداری کنند؛ از جمله پایینترین میزانی که در سال 2018 شروع شد، زمانی که موقعیت او به دلیل اصلاحات عمیقاً نامطلوب بازنشستگی تضعیف شد. اعتماد روس ها به رئیس جمهور خود در مارس 2020 به کمترین میزان در 14 سال گذشته یعنی 28.3 درصد کاهش یافت، اگرچه متعاقباً پس از تهاجم گسترده به اوکراین به شدت افزایش یافت.
بر اساس آخرین نظرسنجی لوادا که در ماه مارس منتشر شد، دادههای لوادا و سایر نظرسنجیهای مستقل، مانند روسی فیلد و گروه کرونیکل نشان میدهد که حمایت عمومی از جنگ همچنان قوی است ؛ 77 درصد. با این حال، لوادا همچنین تاکید کرد که بیشتر پاسخ دهندگان (52 درصد) طرفدار مذاکرات صلح هستند تا ادامه خصومت ها (40 درصد)، که با خواسته های کرملین همخوانی ندارد. 66 درصد از افراد مورد بررسی موافق بودند که روسیه بهای بسیار بالایی را برای تهاجم پرداخت می کند.
ولادیمیر میلوف، فعال اپوزیسیون می نویسد که این یافته ها تصویر حمایت ظاهراً محکم از جنگ را که اغلب در رسانه ها نقل می شود، پیچیده می کند. او استدلال میکند که تعداد کل حامیان ذکر شده در نظرسنجیها باید تفاوتهای مهم بین کسانی که «بیقید و شرط» از جنگ حمایت میکنند (گروهی که او ۳۵ تا ۴۰ درصد میداند) و آنهایی که «بیشتر از آن حمایت میکنند تا با آن مخالفت»، به تصویر کشیده شود.
او خاطرنشان میکند که نظرسنجیها همواره مخالفت شدیدی را با موج دوم بسیج نظامی برای اعزام به خط مقدم نشان داده، احتمالاً به همین دلیل است که پوتین تاکنون از صدور دستور آن خودداری کرده است.
میلوف همچنین می گوید که مخاطبان تلویزیون دولتی روشی که از دیرباز مورد پسند پوتین برای تثبیت پیامش در اذهان مردم بود در حال کاهش شدید است، که نشانهای از کاهش اعتماد به رسانههای رسمی است. او توجه را به تفاوتهای جمعیتی فاحش در میان پاسخدهندگان جلب میکند: حمایت از جنگ در میان افراد مسن و روستایی غالب است، در حالی که در میان جمعیت شهری جوانتر در ضعیفترین حالت خود قرار دارد.
اکثریت قریب به اتفاق مردم اساساً بی تفاوت هستند و به نظرسنجی ها و مقامات هر آنچه می خواهند بشنوند را خواهند گفت. برخی از کارشناسان آن را با اصطلاح زیبا "بی تفاوتی آموخته شده" توصیف می کنند.
کارشناسان در حال آزمایش راههای جدیدی برای مقابله با مشکل بی اعتمادی به نظرسنجی ها هستند. یکی از این راه ها استفاده از قدرت جمعآوری دادههای اینترنت است. دو دانشمند علوم سیاسی بریتانیایی، در حال بررسی پرسشهای جستجوی روسها در گوگل و یاندکس، یک موتور جستجوی داخلی هستند.
این دادهها، در میان چیزهای دیگر، نشان میدهد که روسها از لحاظ مالی بسیار کمتر از آنچه اغلب ادعا میشود احساس امنیت میکنند: پرسشها درباره «ورشکستگی»، «تأمین مالی مجدد وام مسکن» و «اهدای کلیه» از آغاز تهاجم افزایش یافته است. جستجوها درباره افسردگی، اضطراب و خودکشی نیز به شدت افزایش یافته است. محققان همچنین افزایش پرسشهای مربوط به استبداد (از جمله کار مورخ هانا آرنت در مورد توتالیتاریسم و اورول 1984) را دنبال کردند.
برای مدت طولانی، معامله ضمنی میان مردم و کرملین این بوده که پوتین رفاه و ثبات را به ارمغان می آورد و روس ها با سکوت سیاسی به آن پاسخ می دهند. اکنون این معامله با جنگ، با سربازی اجباری، عدم اطمینان اقتصادی شکسته شده است. این روزها حضور رژیم در زندگی شما بسیار زیاد شده است. اکنون در جامعه روسیه افرادی سیاسی شدهاند که قبلاً به سیاست علاقه نداشتند.
در نهایت یک چیز مسلم است: وقتی کسی به شما میگوید که روسها در دیدگاههای خود متحد و یکدست هستند، حرف آنها را نپذیرید. فهمیدن اینکه واقعاً در درون آن سرها چه می گذرد آسان نخواهد بود.